به وبلاگ ياد خدا خوش آمديد

عضويت در وبلاگ
منوي اصلي
صفحه نخست
پست الکترونيک
آرشيو مطالب
فهرست مطالب وبلاگ
پروفایل
موضوعات
گالري عكس
اضافات


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 27
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 31
بازدید ماه : 31
بازدید کل : 36160
تعداد مطالب : 84
تعداد نظرات : 19
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


آخرین مطالب
طراح قالب

Template By: NazTarin.Com

تبلیغات

اس ام اس خنده دار

نون هم نشدیم یکی از روی زمین ورداره بوسمون کنه

 

 

میگن تو بهشت وقتی‌سر کلاس می‌خوابی..استاد میاد پتو میندازه روت
هیچکسم حرف نمیزنه تا تو راحت بخوابی

 

 

دهه شسصتی ها نسلی از نسل های این زمانه هستند که از اسمشان پیداست که روزگار کدام انگشتش را به آنها نشان داده است…!!

 

 

خدا گر ز حکمت ببندد دری
نصیبت کند یک لگد از خری

 

 

از چراغعلی میپرسن قبله کدوم وره ؟
میگه : کجا رو بهت آدرس دادن ؟

 

 

اقا اجازه…
این پشت سریا دارن با ما  شادی بعد از گل میکنن
( سر کلاس درس ” نیمکت یکی مونده به اخر)

 

 

سلامتی اون پسری که ۱۰۰ تا دختر قشنگتر از دوست دخترش بهش پا میدن…
ولی اون فقط با سه چهار تاشون دوست میشه

 

 

خروسه شلـوغ کاری مینکه مـیـذارنش تو فـریـزر…
صـبـح که میرن سروقتش میبنن عــرق کرده…
بهش میگن چـرا عرق کردی؟؟؟؟!!!
میگه: هر کاری کردم نتونستم رون این مرغا رو باز کنم

 

 

آدم هایی که به تنها راه رفتن عادت میکنند
سخت میتونند با آدم های دیگه راه برند
فقط گاهی میتونند با دیگران بشینند
و در مورد با هم خوابیدنشون
من دخالتی نمیکنم

[+] نوشته شده توسط وحيد در یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, در ساعت 20:49 | |
عاشقانه خنده دار

کسانی که از عشق دم میزنند… چرا حال ما را به هم میزنند؟؟؟؟؟؟؟

 

دو تا جوجه از بچگی عاشق هم بودن اما. . . بزرگ شدن دیدن هر ۲ تا خروسن ، نتیجه اخلاقی : تا وقتی جوجه ای عاشق نشو. . . !

یارو از کلاهش خرگوش در میاره، من هنوز از قلبم یه گوساله رو نتونستم در بیارم!!

 

 

به سلامتیه نسل من که خسته شد از بس دزدکی بوسید…
دزدکی حرف زد…
دزدکی در آغوش گرفت…
دزدکی عشق بازی کرد…
دزدکی دوست داشت..

 

قبلنا نه فیس بوک بود نه توییتر ، نه هیچی … یک ماشین حسابِ زوار در رفته داشتیم یک عدد توش می‌نوشتیم برعکسش میکردیم میشد گوگوش ، کلی خرکیف می‌شدیم

 

میگفتن علف باید به دهن بزی شیرین بیاد یه عمری خودمونو کشتیم شیرین ترین علف دنیا بشیم غافل از اینکه اصلا طرف بز نبود . . . گاو بود به خوردن مقوا عادت کرده بود

 

این خرٍ درونمه که دوست داره !
وگرنه میدونی که خودم ازت متنفرم

[+] نوشته شده توسط وحيد در یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, در ساعت 20:48 | |
اس ام اس زناشویی

زنه سکته ناقص میکنه
شوهرش میگه: تو چرا هیچ کاری رو درست انجام نمیدی؟


 

بهانه ی پسرا موقع به هم زدن:
۱ – فاصله سنی مون خیلی زیاده(یعنی زشتی)
۲ – من به تو علاقه به اون صورت ندارم (یعنی زشتی)
۳ – من الان تو موقعیت بدی هستم (یعنی زشتی)
۴ – تقصیر تو نیست تقصیر منه (یعنی زشتی)
۵ – من لیاقت تو رو ندارم (یعنی زشتی)…!!

 

کار هرکس نیست همسر داشتن
مرد خر میخواهد و پول خفن!

 

[+] نوشته شده توسط وحيد در یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, در ساعت 20:47 | |
اس ام اس توپ خیلی باحالن

http://asroneh.com/450.ir/upload/211ir/img/1001/2002-12-115118102i50-3409.jpg

 

 

قایقی خواهم ساخت..خواهم انداخت به آب..خواهم رفت اونور آب..خواهم پناهنده شد

 

کاش یکی بود بغلم می کرد و می گفت نگران چیزی نباش، من هستم!
منم آروم در گوشش می گفتم:
گه نخور


 

دوس دارم یه روز انقد پولدار بشم که وقتی رانی میخورم؛
اون تیکه آخر آناناس که ته قوطی گیر میکنه, واسم مهم نباشه.!

 

یه دوست دختر امریکاییم نداریم تو هالووین بترسونمش اساسی خودشو خیس کنه نکبت اکبیری

 

وقتی ” سگ ” می شیم هیشکی دوستمون نداره !
ولی وقتی ” خر ” می شیم همه عاشقمون می شن !
چرا اینقدر بین حیوانات فرق میزارید؟

 

به چراغعلی میگن می دونی اینترنت اومده روستا ؟
میگه به جهنم بزار بیاد هممونو بخوره راحت شیم

 

نام جدید یارانه به عادت ماهانه تغییر یافت

 

 

یارو تو مترو داشت جوراب زنونه میفروخت،
بهم گفت: یه دونه بخر، گفتم: من مجردم، زن ندارم!
گفت: بخر بکش رو سرت برو دزدی!

 

 

یه دوست دختر هم نداریم که روز تولدش یادمون بره ،
بهش بر بخوره قهر بکنه بره ، دیگه هم بر نگرده از دستش راحت بشیم

 

 

در عجبم از دختران که از خدای به این بزرگی فقط یک شوهر میخواهند و از شوهر به این درماندگی همه ی دنیا را  )

 

 

میگن ماهی قرمز گناه داره تو تنگ نندازین…فقط ماهی قرمز ادمه؟ ماهی سفید کنار سبزی پلو.. سگه؟؟؟

 

رفیق مثل یه میخ هست توی دیوار که اگر از دستشون بدیم جاشون همیشه روی دیوار میمونه
هی رفیق خودت که نیستی ولی سوارخت همش جلو چشممه

[+] نوشته شده توسط وحيد در یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, در ساعت 20:45 | |
سوتی های خفن!

یه خانومی تو فامیلمون هست خدای سوتیه.یه روز تو ماشین بودیم
یه دفعه گفت:
بچه ها نگاه اون ماشین سبزه ….
کدوم ؟کدوم؟…

همون سبز پروفسوریه دیگه
اینقدر خندیدیم که نفسمون بند اومده بود

 

ی ماشین من و خواهرم و سه تا دختر عمه ام داشتیم میرفتیم با سرعت زیاد تیکه مینداختیم به پسرا … یکی از دختر عمه هام ساکت بود بهش گفتیم چیه تریپ مثبتی؟؟؟؟
گفت نه خیر شیشه رو کشید پایین حواسش نبود پشت چراغ قرمزیم به یه موتوری که بغل دستمون بود گفت : جوووووووووووووووووون بخورمت  )
بعد میگه هما چقدر سرعتش زیاده داره با ما میاد میگم خره پشت چراغ قرمزیم ، پسره هم خرکیف شده بود ولش نمیکرد  )
از اون موقع بود که توبه کردیم و دخمل سربه راهی شدیم

 

بام درختای باغچه را سم پاشی کرده بود یکم دستاش بو سم گرفته بود مامان هی راه می رفت تو خونه و با نارارحتی می گفت وای که چقدر بابا بوسم می دن…منم گفتم بابا کمتر به مامان بوس بدین خیلی داره حرص می خوره ههههههههههه

ارم پسته میخورم پشت چراغ قرمز یارو پیرمرده کلشو از ماشین بغلی آورده بیرون میگه مرتیکه خجالت نمیکشی ماه رمضونی دهنت مثل ک.و.ن مرغ میجنبه ؟ گفتم به تو چه ک.و.ن خودمه حال کردم بجنبونم . با خودم گفتم ایول چه جواب دندون شکنی بهش دادم که دیدم دوستم نیشش بازه میگه خاک بر سرت نمیشه آبرو ریزی نکنی همه جا ؟
 

 

امشب داشتم میومدم خونه یه دختره از کنارم رد شد برگشتم اونم برگشت, فیس تو فیس شدیم و داشتیم از هم دور میشدیم, دختره همین طور که داشت میرفت راهش کج شده بود بعد که برگشت با سر رفت تو درخت. همه بهش خندیدن. بیچاره سرشو انداخت پایین رفت.
خیلی دلم واسش سوخت چون همه بهش خندیدن.
 

چند سال پیش با مامانم و چند نفر دیگه رفته بودیم تشییع جنازه خسرو شکیبایی….بعد مراسم که تو تالار وحدت بود داشتیم میومدیم بیروون که پرویز پرستویی از بغلمون رد شد مامانم یهو برگشت گفت eeeeeeeeeee خسرو شکیبایی….بیچاره همینجووری برگشت نگاموون کرد…کم مونده بود بگه اصلا میدونین چرا اومدین اینجا…
 

همکارمون سه ماهه حامله اس. دیروز سرکار یه کفش پاشنه بلند پوشیده بود که وقتی راه میرفت تق تق صدا میکرد. یکی از همکاران مذکر بهش گفت بابا این کفشتو عوض کن هی صدا میده میره رو مخمون. منم خواستم بگم اشکال نداره یواش یواش باید کفش پاشنه تخت بپوشین دیگه چون سختتون میشه. خیلی شیک گفتم : خانم….دیگه یواش یواش باید برین رو تخت!! سکوت چند ثانیه ای و بعد انفجار خنده ی همکاران گرامی  ))))) خودمم غش کردم  ))))
 

 

نشستیم با فک و فامیل اسم فامیل بازی میکنیم
داییم میوه از ‘ی’ نوشته یه کیلو خیار..!!
هیچ جوریم زیر بار نمیره که قبول نیست.
 

 

تو تاکسی بودم خانوم کناریم گفت:آقا هرجا ممنون باشید پیاده میشم…

 

 

دیروز تو تاکسی بودم ۳نفر دیگه هم پسر راننده هم یه پسر بود زنگ زدم به دوست قدیمیم کلی حرف زدیم گفت راستی شمارمو از کجا اوردی؟ گفتم خودت دادی گفت نه بابا منم از خنگیش حرصم گرفت گفتم آهان یادم اومد دیروز جام گرم بود تخم کردم شمارتو همه تو ماشین ساکت شدن بعد چند ثانیه زدن زیر خنده آبروم رفت.
 

 

 

به دوستم گفتم:نقاش سراغ نداری؟ میخوام در خونه رو رنگ بزنم….گفت: مگه من مردم داداش ، خودم برات میزنم….منم سریع گفتم: نامردی اگه همین الان نزنی…
 

 

چند روز پیش کلاس فیزیک بودیم وسطای کلاس معلم گفت سرعت چند بوده منم فکرکردم میگه ساعت چنده ،وقتی کلاس ساکت بود من گفتم ۲۰ دقیقه به هفت
کل کلاس برگشتن منو نگاه کردن، بیچاره معلم هنگ کرده بود :
 

 

 

ترم اول دانشگاه یه روز کارتمو جا گذاشتم مامور جلوی در گفت خانوم کارتتون؟ گفتم:من کارتمو جا گذاشتمو الانم یه کلاس مهم دارم اگه بشه اجازه بدین برم داخل!گفت :اینجوری که نمیشه یه کارت کتابخونه ای چیزی که نشون بده شما مال اینجایی! منم بعد از کلی فکر گفتم : من هیچکدومه اینا رو ندارم آخه من نوام!!
 

 

 

رفتم دارو خونه به زنه میگم کاندوم دارین؟؟ میگه چه سایزیه ؟ گفتم :دقیق نمیدونم،میخوای بدم سایزش کنی؟؟همچین دهنش باز نشده بود که فحش رو بده ، باسرعت نور پریدم بیرون و الفرار….چند روز بعد از این ماجرا تو آپارتمانمون یه خانواده ی جدید اومدن و ساکن شدن…وسط اسباب کشی شون دیدم ای داد بیداد،از بد شانسیم همون زنه اومده همسایه مون شده..
 

 

 

یه بار با بچه ها رفته بودیم مسافرت بعد نصف شب خوابم نمیبرد اومدم یه چنتا اس ام اس به دوستام بدم نصفه شبی بد خوابشون کنم یهو اس ام اس اب خوردی افتابه رو کجا گذاشتیو واسه بابام فرستادم تا اومدم گوشیو خاموش کنم که نره دیدم رفت بعد ۶٫۵ صبح دیدم یریز داره گوشیم زنگ میخوره منم تو خواب بیداری یهو دیدم شماره بابامه سریع گوشیو برداشتم دیدم بابام داره میگه دلم نیومد بزارم تشنه بخوابی بیدارت کردم بگم افتابه رو کجا گذاشتم :دی
 

 

 

با برادرزادم رفتیم خرید میخواستم کفش بخرم بعد کلی گشتن خسته شدم کیفمو(که سنگین بود) دادم بهش برام نگه داره بعده یکم بهش گفتم میگم کفشات برام راحته؟(میخواستم بگم کیفم اذیتت نمیکنه!!!!) وایساده داره نگام میکنه تازه گرفتم چی شد،وسط کوچه برلن نزدیک بود دراز بکشم از خنده!!!
 

 

 

ترم اول واسه ثبت نام دانشگاه دیر رفتم اسمم تو لیست هیچ استادی نبود.
آموزش هم گفته بود برگه انتخاب واحدتو به استاد نشون بده تا اسمتو تو لیست بنویسه..
استاد ریاضی گفت اسمه کیو نخوندم؟….. دستمو بردم بالا!!
گفت برو از آموزش نامه بیار..
گفتم آموزش گفته چیزمونو نشون بدیم کافیه!!!
که یهو یکی از پسرا گفت:
شما اگه چیزتونو نشون بدین لیسانس تونو همین الان بهتون میدن!:)))

 

[+] نوشته شده توسط وحيد در یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, در ساعت 20:41 | |
جالب ترین خطاهای دید

http://www.beytoote.com/images/stories/fun/fu1973.jpg

در نگاه اول صورت یک سامورایی را می‌بینید!؟ بیشتر دقت کنید تا بدن آن اسکیمو را هم ببینید.

 

http://www.beytoote.com/images/stories/fun/fu1970.jpg

 

 

این خط ها بنظر کج هستن ولی موازین!

http://www.beytoote.com/images/stories/fun/fu1972.jpg

 

این عکس متحرک نیست اما چشم ما اونو با موج می بینه

[+] نوشته شده توسط وحيد در یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, در ساعت 20:35 | |
یک کم بخندید ... پـَـَـ نــه پـَـَــ

در پارکینگ و باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می خوای بری تو؟

پـَـَـ نــه پـَـَـ درو باز کردم هوای کوچه عوض شه.

 

تا کمر رفتم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه ، رفیقم اومده میگه داری تعمیرش میکنی ؟

پـَـَـ نــه پـَـَـ دارم با مخزن روغن درددل می کنم.

 

کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم، بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده: آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام.

 

داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت

همسایمون میگه دارید میرید مسافرت؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم.

 

سر جلسه کنکور گزارشگر اومده بالا سر بچه میگه اومدی کنکور بدی؟

 پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم چه خبره اینجا شلوغه!

 

دیشب رفتیم استخر طرف میپرسه: میخواین شنا کنین؟؟

پـَـَـ نــه پـَـَـ می خوایم از امکانات رفاهیتون بازدید کنیم.

 

به راننده تاکسیه میگم مرسی نگه دارید می گه پیاده می شی؟؟

پـَـَـ نــه پـَـَـ می خوام ببینم لنت و ترمزت سالمه؟

 

به شوهرم میگم موجودی حسابت چقدره؟ میگه: پول میخوای؟

پـَـَـ نــه پـَـَـ می خوام ببینم چقدر دیگه با بیل گیتس فاصله داریم

 

با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی می فروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟

پـَـَـ نــه پـَـَـ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم.

 

رفتم فروشگاه میگم سیخ داری؟ میگه برا کباب؟

پـَـَـ نــه پـَـَـ برا خاروندن دیافراگمم از تو دهنم می خوام.

 

ساعت ١١ اومدم خونه همسرم میگه الان اومدی؟

پـَـَـ نــه پـَـَـ ٢ساعت پیش اومدم الان تکرارش داره پخش میکنه.

 

گفتم غم تو دارم..گفتا غمت سر آید…

پـَـَـ نــه پـَـَـ می خوای یه عمر غم تو رو داشته باشم؟!

 

تو اداره پشت میز کارم نشستم،ارباب رجوع اومده میگه کارمند اینجایین؟

پـَـَـ نــه پـَـَـ رئیس سازمان هوا فضای ناسام اومدم فقط کار تورو راه بندازم!

 

با دوستم رفتیم خرید.برگشتیم دیدیم ماشینش نیست میگه: دزدیدنش؟

پـَـَـ نــه پـَـَـ خسته شده بود از بس منتظر ما وایساد. اس ام،اس داد گفت من میرم خودتون بیاین!

 

میگم آقا خمیر دندون سفید کننده می خوام؟ میگه برا دندونات؟

پـَـَـ نــه پـَـَـــ می خوام کاسه دستشویی رو برق بندازم.

 

مگس اومده تو خونه رفتم حشره کش آوردم زنم میگه میخوای بکشیش؟

 پـَـَـ نــه پـَـَـ میخوام بزنم زیر بغلش بوی عرق نده

 

سوسک اومده تو اتاق دمپایی رودادم همسرم...میگه بزنمش؟؟؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ بده پاش کنه تندتر بدوه !!

 

رفتم داروخونه…میگم باند دارین؟میگه واسه زخم؟

پـَـَـ نــه پـَـَـ بانده فرودگاه حیاط خونمون خراب شده…بابام همینجور داره با هواپیماش دوره خونه میچرخه.

 

میگم لباسا رو انداختی تو وان بشوری؟

پـَـَـ نــه پـَـَـ میخوام سوراخاش پیدا شه پنچریشونو بگیرم.

 

رفتم داروخونه به یارو میگم شامپو ویتامینه میخوام! طرف با یه قیافه حق به جانب که مثلا خیلی حالیش میشه و من چیزی حالیم نیست ، به یه حالتی غمزه مانند میگه شامپو واسه موهات دیگه؟

پـَـَـ نــه پـَـَـ شامپو ویتامینه واسه فرش میخوام که گل هاش سریع رشد کنن.

 

پلیس ماشینو خوابونده .رفتم خلافی و جریمه دادم،کاراشو کردم،بعد رفتم پارکینگ تحویلش بگیرم.مسوولش میپرسه: اومدی ماشینو ببری؟؟؟

پـَـَـ نــه پـَـَـ اومدم ملاقاتش! براش ۲ نخ سیگار آوردم تنهایی بش بد نگذره!

 

ته صف نونوایی وایسادم. یارو میاد میگه شما هم تو صفی!؟

پـَـَـ نــه پـَـَـ نقش زنبیلو بازی می کنم منتظرم صاحابم بیاد.

 

تو حیاط آتیش روشن کردم. داداشم میگه میخوای کباب بزنی؟

پـَـَـ نــه پـَـَـ دارم با سرخپوستای ونزویلا تبادل اطلاعات سیاسی می کنم.

 

سر سهروردی وایسادم . میگم راه آهن .. تاکسیه اومده میگه مطمنی میبرنت؟

پـَـَـ نــه پـَـَـ اومدم منتظر تو بمونم بهت بگم راه آهن تو بگی نه … بعد باهم بخندیم ، سرانه خنده مملکتو بالا ببریم.

 

به یارو میگم شارژر سوزنی نوکیا داری؟ میگه میخوای  گوشیتو شارژ کنی؟

پـَـَـ نــه پـَـَـــ می خوام شلوارمو وصله کنم.

[+] نوشته شده توسط وحيد در یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, در ساعت 20:26 | |
نوشته های دلنشین

 

 

امید

شخصی را به جهنم می بردند.در راه بر می‌گشت و به عقب خیره می‌شد.ناگهان خدا فرمود: او را به بهشت ببرید. فرشتگان پرسیدند چرا؟پروردگار فرمود: اوچند بار به عقب نگاه کرد. او امید به بخشش داشت.


عشق
امیری به شاهزاده گفت:من عاشق توام. شاهزاده گفت:زیباتر از من خواهرم است که در پشت سرتو ایستاده است.امیر برگشت و دید هیچکس نیست.شاهزاده گفت:عاشق نیستی !!!!عاشق به غیر نظر نمی کند

زیبایی

دخترک طبق معمول هر روز جلوی کفش فروشی ایستاد وبه کفش های قرمز رنگ با حسرت نگاه کرد بعد به بسته های چسب زخمی که در دست داشت خیره شد ویاد حرف پدرش افتاد”اگر تا پایان ماه هر روز بتونی تمام چسب زخم هایت رابفروشی آخر ماه کفش هایقرمز رو برات می خرم”دخترک به کفش هانگاه کرد و با خود گفت:یعنی من باید دعا کنم که هر روز دست و پا یا صورت ۱۰۰نفر زخم بشه تا…و بعد شانه هایش رابالا انداخت و راه افتاد وگفت: نه… خدا نکنه…اصلآ کفش نمیخوام .

[+] نوشته شده توسط وحيد در یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, در ساعت 20:22 | |
اندر حكايت ... 18+ (طنز)

دانایی را پرسیدند:

چیست محبوب ترین عدد در اینترنت ؟

فرمود: 18+

چرا که وقتی خلایق آن را بینند،

بی اختیار عنان از کف دهند

و چشم ها را گشاد گردانند

و آب از دهانشان چکه نماید

و دست هایشان همی لرزد

و در صورتی که لازم باشد از مرزها گذر کنند

و در آخر نیز یا دست از پا درازتر باشند

و یا احساس دست از پا درازتری نمایند

و من همچنان در عجبم از راز این عدد!!!

[+] نوشته شده توسط وحيد در یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, در ساعت 20:18 | |

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو
شهريور 1391
تير 1391
فروردين 1391
اسفند 1390
آمار
روز بخير كاربر مهمان!
آمار بازديدها:
افراد آنلاين:
تعداد بازديدها:

مدير سایت :
وحيد
لينكستان
عکس های منتخب
دوستيابي بچه هاي خوي
Downloadme
تنهايي
مطالب طنززیبا
What-does
ياد خدا
دانلود
momona download
دغدغه جونا
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ياد خدا و آدرس vahidtnt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com


لينكدوني

حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا
الوقلیون

آرشيو پيوندهاي روزانه


CopyRight| 2009 , vahidtnt.LoxBlog.com , All Rights Reserved
Powered By Blogfa | Template By: LoxBlog.Com